چطور تحمل زیاد ناکامی را در خود افزایش دهیم؟

چطور تحمل زیاد ناکامی را در خود افزایش دهیم؟
وقتی اموری برای شما پیش می¬آیند یا خودتان باعث بروز اتفاقاتی می¬شوید که به تداوم زندگی شما کمک می¬کنندو باعث می¬شوند به شکل معقولی شاد باشید، این امور و اتفاقات را «خوب» و «سودمند» در نظر بگیرید و وقتی به هدف¬ها و منافع شما لطمه می¬زنند آنها را «بد» و «مضر» در نظر بگیرید.
• وقتی اتفاقی را «خوب» یا «بد» در نظر می-گیرید از آن خوب و بد مطلق نسازید بلکه آن را دارای جنبه¬های «خوب» و «بد» بدانید.
• بعضی از چیزهایی را که دوست ندارید می¬توانید «خیلی بد» یا «بیش از حد بد» بدانید، البته در صورتی که شما را از رسیدن به خواسته¬های¬تان باز می¬دارند یا شما را مجبور می¬کنند کاری را انجام دهید که نمی¬خواهید انجام بدهید. اما اصرار نورزید که نباید باشند و اگر باشند «افتضاح» و یا «وحشتناک» و «هولناک» می¬شود. اگر چه برای اینکه ترجیح می¬دهید نباشند دلایلی دارید ولی هیچ دلیلی وجود ندارد که نشان بدهد اصلاً نباید باشند. طبیعی این است که از آنها خلاص شوید یا آنها را تغییر دهید. ولی حتی با این کار هم اگر هنوز چیزهای ناخوشایندی باقی ماند، دیگر کاری از شما بر نمی¬آید! بنابراین، در چنین شرایطی با آنها کنار بیایید، آنها را بپذیرید و قبول کنید!
«افتضاح» یا «وحشتناک» دانستن شرایطی که به نظر شما بد است، به این معنا است که تا سر حد امکان یعنی 100 درصد بد هستند؛ در حالی که چنین چیزی غیرممکن است. همچنین به این معنا است که آن قدر بد هستند که اصلاً نباید اتفاق بیفتند. حتی ممکن است منظورتان این باشد که بدتر از بد یعنی 101 درصد بد هستند که البته چنین چیزی هم غیرممکن است. پس آن شرایط فقط بد است! افتضاح بودن آن یک اختراع و وحشت ذهنی است. این ادعا به طور تلویحی به این معناست که رویدادها و شرایط بد، از بد هم بدترند و بدتر از آنچه باید باشند هستند. این شاید در ابتدا حقیقت داشته باشد ولی در پایان به یک داستان خیالی تبدیل می¬شود. در نتیجه بهتر است بر مبنای ارزش¬ها و هدف¬های¬تان به زور هم که شده آنها را «بد» یا «خیلی بد» در نظر بگیرید نه «وحشتناک».
• دقت داشته باشید که در کنار فاجعه¬سازی و وحشتناک¬ سازی غالباً به طور ضمنی می¬خواهید بگویید که تاب تحمل چیزهای خیلی بد را ندارید. این تلقی تقریباً همیشه غلط است. اگر واقعاً نمی¬توانستید ای چیزهای خیلی بد را تحمل کنید که می¬مردید. یعنی فقط یک بار می¬توانستید آنها را تجربه کنید! اگر واقعاً تاب تحمل آن¬ها را نداشتید که اصلاً نمی¬توانستید شاد شوید و همشیه ناراحت باقی می¬ماندید. با این طرز فکر تقریباً همشه خودتان را ناراحت می¬کنید ولی شما خیلی خوش شانس هستید که با وجود شرایط بد می¬توانید به صورت¬های مختلف خودتان را شاد کنید- البته اگر بخواهید.
• توجه کنید که وقتی شرایط و امور را به «افتضاح» تبدیل می¬کنید- به جای آن ¬که بگویید «خیلی بد» هستند- احساسات ناخوشایند و پریشان-کننده¬ای در خودتان پدید می¬آورید که گاهی از خود وقایع «نامطلوب» در حال وقوع بدترند. تحمل ناکامی¬ها قدرت شما را در تغییر دادن چیزهایی که می¬توانید تغییر بدهید، افزایش می-دهد. پذیرش و تحمل بیماری¬ها و ناخوشی¬ها به شما کمک می¬کند با آنها بهتر کنار بیایید. قبول مشکلات به شما کمک می¬کند آنها را کمتر وحشتناک کنید و علی¬رغم مشکلات، موفق شوید.
• میزان سودمند بودن کنار آمدن با آدم¬های مشکل¬دار و موقعیت¬های مشکل¬ساز را در نظر بگیرید. نفرت داشتن از آنها، فرار کردن از آن-ها یا کنار نیامدن با آنها در کوتاه¬مدت آسان است ولی در بلندمدت خیر. «نابرده رنج گنج میسر نمی¬شود» پس غالباً رنج¬ها ارزش تحمل کردن را دارند.
• دقت داشته باشید که قضیه ناراحت کردن خودتان به راحتی اصلاح نمی¬شود و کاهش آن به زحمت و تمرین زیادی احتیاج دارد. این زحمت و تمرین در بلندمدت و کوتاه¬مدت سودمند است چون خودتخریبی شما یک عمل دردناک،زمان¬بر و انرژی¬بر، مخرب و ناخوشایند است. کم¬کردن آن ارزش زمان گذاشتن و زحمت کشیدن را دارد- خصوصاً اگر بخواهید بهتر شوید و ناراحتی ¬پذیری خود را کم کنید. در مشکلات خود دنبال جنبه¬های خوشایندی بگردید که در نهایت به نفع¬تان هستند و فقط رنج و سختی را نبینید. به لذت ¬بخش بودن دست و پنجه نرم¬کردن با مشکلات فکر کنید. درست است که بی¬عدالتی¬ها و مشکلات غیرضروری بد هستند، ولی کنار آمدن و کم کردن آنها نیز هیجان¬انگیز و لذت ¬بخش است.
• به این نکته توجه کنید که گاهی انجام ندادن بعضی کارها خیلی سخت ¬تر از انجام دادن آنها است – مثل کنار گذاشتن پرخوری. شما مجبور نیستید تحمل ناکامی خود را افزایش دهید بلکه ترجیح می¬دهید آن را افزایش دهید. اگر این¬گونه فکر کنید که یا باید رنج و درد را تحمل کنید یا آدم بی¬ارزشی هستید، تحمل رنج و درد برای شما سخت¬ تر می¬شود. ولی ترجیح دادن به همراه تحمل زیاد ناکامی در کوتاه¬مدت و بلندمدت به نفع شما تمام خواهد شد.
• ناگوار بودن برخی از جنبه¬های زندگی به این معنا نیست که کل زندگی «هولناک» است.
کوین اورت فیتزمائوریس می¬گوید نظریه رفتاردرمانی عقلانی هیجانی شامل این موارد می-شود: () خودپذیری نامشروط؛ (2) دیگرپذیری نامشروط؛ (3) زندگی¬پذیری نامشروط یعنی پذیرش شرایطی که واقعاً آنها را دوست ندارید ولی نمی-توانید آنها را عوض کنید. اگر زندگی¬پذیری نامشروط را در خودتان ایجاد کنید در حقیقت تحمل زیاد ناکامی هم خواهید داشت! خودپذیری نامشروط جلوی سرزنش کردن خودتان را می¬گیرد و دیگرپذیری نامشروط جلوی عصبانیت¬ تان از دیگران را. زندگی ¬پذیری نامشروط مانع افتضاح¬ سازی و هولناک¬ سازی هم می¬شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *