فوبیا چیست؟
زمانی قدرت و توانایی برای حل مشکلات در انسان چند برابر می شود که ذهن و جسم با هم متمرکز و یکی شوند
نشانه شناسی اختلالات اضطرابی بر اساس DSM-5
ترس و اضطراب
اضطراب و ترس هشدارهايی هستند که فرد را گوش به زنگ می کنند تا اقداماتی انجام دهد که ازخطرجلوگیری شود. بنابراین اضطراب از وارد شدن صدمات پیشگیری می کند.
اضطراب هشداری است که فردراگوش به زنگ می کند یعنی به فرد هشدار می دهد که خطری درراه است و باعث می شودکه فرد بتواند برای مقابله با خطر ،اقداماتی به عمل آورد، ترس هم هشداری است که فرد را گوش به زنگ می کند ولی باید آن را از اضطراب افتراق داد،
ترس درپاسخ به خطری معلوم ، بیرونی، معین یا با منشاء غیر تعارضی ایجاد می شود حال آنکه اضطراب درپاسخ به تهدیدی پیدامی شود که نامعلوم، درونی و مبهم است یا از تعارض منشائ گرفته است.
اگر فردی درحال عبور از عرض خیابان با ماشینی روبه رو شود که دارد به سرعت به او نزدیک می شود احساسی پیدا می کند که با ناراحتی مبهمی که با هنگام ملاقات با افراد نا آشنا در محیطی غریب به آدم دست می دهد فرق می کند. تفاوت روان شناختی عمده این دو واکنش هیجانی درحاد بودن ترس و مزمن بودن اضطراب است.
پنج اختلال وجود دارد كه ترس و اضطراب در آنها توسط فرد احساس مي شود
و اين اختلال ها به دو طبقه تقسيم مي شوند:
اختلال هاي ترس : كه يك موضوع براي ترس وجود دارد : مثل فوبي ها و اختلال هاي استرس پس از سانحه
اختلال هاي اضطرابي : كه موضوع خاصي فرد را تهديد نمي كند ولي با اين حال او احساس مي كند كه بسيار مضطرب است و به شكل اغراق آميزي از ترس طبيعي و انصباقي است . وحشتزدگي، فوبي مكان هاي باز و اختلال اضطراب فراگير
تفاوت روان شناختی عمده این دو واکنش هیجانی :
• ترس در پاسخ به خطری معلوم ،بیرونی،معین یا با منشاء غیر تعارضی ایجاد می شود
• حال آنکه اضطراب درپاسخ به تهدیدی پیدا می شود که نامعلوم،درونی ومبهم است یاازتعارض منشاء گرفته است.
• حاد بودن ترس ومزمن بودن اضطراب
• منبع ترس بيروني اما منبع اضطراب دروني است
• منبع ترس معلوم اما منبع اضطراب مبهم و نامشخص است
انواع اضطراب ها و ترس ها
1-اختلال اضطراب فراگير : اگر در تمام مدت روز بدون توجه به اينکه کجا هستيد يا چه کار مي کنيد دچار اضطراب هستيد و اگر اين اضطراب شش ماه يا بيشتر ادامه يابد شما دچار اضطراب فراگير هستيد که اغلب در فاصله 20 تا 40 سالگي در اشخاص مشاهده مي شود و در ميان مردها و زنها به يک اندازه رواج دارد.
2-ترس اجتماعي يا ترس از مردم : اين نوع ترس به شدت متداول است. فرد مي ترسد که مردم او را مسخره کنند، کوچک بشمارند يا به او آسيب برسانند و او مورد حمله و آسيب ديگران قرار گيرد.
3- فوبياي ساده يا ترس ساده : اين نوع ترس مثل ترس از قرار گرفتن در ارتفاع، ترس ازحيوانات، ترس از پرواز يا هواپيما، ترس از آسانسور يا پله برقي، ترس از رعدوبرق، ترس از رانندگي، ترس از تاريکي، زنده به گور شدن يا ترس از مرگ است.
4- اختلال وحشت زدگی یا هراس: وحشت اضطراب غالب و شديدي است که اغلب براي زمان کوتاهي دوام مي يابد. در موقع حمله اضطراب اغلب فرد دچار سر گيجه، حواس پرتي، تپش شديد قلب، افزايش ضربان نبض، احساس گرفتگي در گلو، احساس خفگي، احساس تنگي نفس و داغ شدن بدن مي شود.
5-اختلال پانيک : حملات ترس شديد، مکرر و غير قابل پيش بيني،حداقل به دنبال يکي از حملات يک ماه يا بيشتر، يکي از علائم نگراني راجع به عوارض و عواقب حملات، افکار دائمي مربوط به داشتن حملات مجدد، تغييرات واضح رفتاري که به حملات وابسته است در صورتي که اين حملات به علت اثر مستقيم دارو يا بيماري طبي يا با اختلاف رواني ديگري نباشند.
6- اختلال اضطرابي منتشر: نگراني شديد در بيشتر روزها علائمي چون نا آرامي،خستگي زودرس، تحريک پذيري کششي عضلاني، اختلال در خواب و اشکال در تمرکز حواس که حداقل 3 مورد از آنها با نگراني همراه است.
نکته: قبل از DSM 5 اختلال وسواسی جبری و اختلال استرس پس از ضربه نيز در طبقه اختلالات اضطرابي بودند
همه گیرشناسی اختلالات اضطرابی
ازشایعترین طبقات اختلالات روانی هستند ،درمطالعه ملی ابتلای همزمان گزارش شده است که ازهر4نفریکی واجد ملاک های تشخیصی لااقل یک اختلال اضطرابی است .ومیزان شیوع دوازده ماهه این اختلال 177درصداست.
زنان باشیوع مادام العمر 30/5 درصد در مقایسه با مردان با شیوع مادام العمر19/2درصد بیشتر ممکن است دچاراختلال اضطرابی شوند.
دست آخراینکه باافزایش طبقه اجتماعی اقتصادی ازشیوع اختلالات اضطرابی کاسته می شود.
طبقه بندي جديد اختلالات اضطرابی در DSM5
اختلالات اضطرابی
3.5.1 اختلال اضطراب جدایی
3.5.2 سلکتیو میوتیسم
3.5.3 فوبیای خاص
3.5.4 اختلال اضطراب اجتماعی (فوبیای اجتماعی)
3.5.5 اختلال وحشتزدگی .
3.5.6 آگورافوبیا
3.5.7 اختلال اضطراب تعمیم یافته
علائم اضطراب:
احساس اضطراب 2مولفه دارد:
• باخبرشدن فرد از تغییرات جسمی خود(مثل تپش قلب وتعریق)
• باخبرشدن از اینکه عصبی شده است یاترسیده است.
احساس شرم نیز ممکن است به اضطراب دامن بزند ((دیگران می فهمندکه من ترسیده ام )) خیلی ها وقتی می فهمندکه دیگران پی به اضطراب آنها نبرده اند یا شدت آنرا در نیافته اند ، تعجب می کنند.
اضطراب،گذشته از اثرات حرکتی (موتور) و امثایی بر تفکر،ادراک ویادگیری فرد هم اثرمی گذارد.
اضطراب اغلب سردرگمی(کونفوزیون) و تحریف هایی درادراک ایجاد می کند. تحریف هایی نه فقط در درک زمان و مکان که حتی در درک افراد و معنا و اهمیت وقایع .
این تحریف ها با کاستن از تمرکز،کم کردن قدرت یادآوری و مختل ساختن قدرت ربط دادن امور به هم یعنی تداعی کردن می توانند در یادگیری اختلال ایجادکنند.
– یکی ازجنبه های مهم هیجا ن اثری است که برانتخابی بودن توجه می گذارد.
افراد مضطرب مستعد آنند که به برخی چیزها در دور و بر خود به طور انتخابی توجه کنند و از بقیه آنها صرف نظرکنند. آنها با این کارمی کوشند اثبات کنند که اگر دارند موقعیت خود را ترس آور تلقی می کنند محق اند و لذا دارند واکنش درستی نشان می دهند.اگرآنها ترس خود را به غلط موجه جلوه دهند اضطرابشان با این واکنش انتخابی تقویت می شود و به این ترتیب دور باطلی از اضطراب به وجود می آید که یک سر آن ادراک تحریف شده آنهاست و سر دیگرش تشدید اضطراب شان اما اگر برعکس با نوعی تفکر انتخابی به خود اطمینان خاطر ببخشند، اضطراب به جای آنها ممکن است تضعیف یابد و دیگر نتوانند احتیاط های لازم رادرپیش بگیرند.
استرس و اضطراب
اینکه واقعه ای را عامل فشار تلقی کنیم یا نه، به ماهیت آن واقعه و نیز به امکانات فرد، دفاع های روانی اش و مکانیسم های مدارایش بستگی دارد که همه با مشارکت ایگو انجام می شود، ایگو مفهوم انتزاعی و مشترکی است برای روند ادراک ،تفکر و عمل فرد به وقایع بیرونی با سائق های درونی خودش، کسی که ایگواش درست کار می کند، با جهان بیرون و نیز درون خود در انطباق و تعادل بسرمی برد اما اگر ایگو خوب کار نکند و اختلالی که در تعادل فرد حاصل می شود به قدر کافی ادامه یابد فرد دچار اضطراب مزمن می شود.
عدم تعادل مذکور چه بیرونی باشد یعنی میان فشارهای جهان خارج و الگوی فرد باشد چه درونی یعنی میان تکانه های بیمار(مثلا تکانه های پرخاشگرانه ،جنسی و وابستگی) و وجدانش تولید تعارض می کند. تعارض های ناشی از وقایع بیرونی معمولا بین فردی است،حال آنکه تعارض های ناشی از وقایع درونی، درون روانی یا درون فردی است. ترکیب این دوامکان پذیراست که یک نمونه اش کارمندی است که رئیسی فوق العاده پرتوقع و ایرادگیر دارد و باید تکانه کتک زدن رئیس خود رامه
ارکند تا مبادا شغلش را ازدست بدهد. درواقع تعارضات بین فردی و درون روانی معمولا بصورت ترکیبی وجود دارد چون انسان موجودی اجتماعی است وتعارضات عمده اش معمولابا سایرانسانهاست.
عواملی که خطر اضطراب را افزایش می دهند؟
عوامل زیر خطر ابتلای شما به اختلالات اضطرابی را افزایش می دهد:
• زن بودن : زنان بیشتری از مردان با ابتلا به این بیماری شناسایی شدهاند.
• رویدادهای کودکی : کودکانی که تحت تجاوز قرار گرفته اند ضربه های روحی دیدهاند و یا شاهد وقایع ناراحت کننده بودهاند، بیشتر در خطر ابتلا به اختلال اضطراب می باشند.
• استرس ناشی از یک بیماری : ابتلا به بیماری خاص و یا جدی باعث نگرانی شدید در رابطه با مواردی همچون درمان و یا آینده اتان می شود.
• جمع شدن استرس : واقعه ای بزرگ و یا کم کم جمع شدن استرس های کوچک زندگی می تواند محرک ابتلا به استرس باشد. (برای مثال نگرانی همیشگی برای وضعیت مالی و یا مرگ عزیزان
• خصوصیات شخصیتی : افرادی که خصوصیات شخصیتی خاصی داشته بیشتر از دیگران در خطر ابتلا به اضطراب هستند.
• سابقه خانوادگی اضطراب : افرادی که در خانواده شان سابقه اختلال اضطراب دارند، بیشتر از دیگران در خطر ابتلا به اضطراب می باشند.
• موادمخدر و الکل : مصرف و یا سوءمصرف مواد مخدر و الکل می تواند باعث بدتر شدن اضطراب شود.
دلايل اضطراب (فهرست وار)نقص امنيت و محبت دوران كودكي احساس حقارت بي هدف و معنا در زندگي تضاد در تفرد تجربه هاي سركوب شده كودكي تجربه،تماس و آگاهي نداشتن الگوي مناسب يا تقويت رفتارهاي اضطرابي
سهم علوم شناختی
سه مکتب عمده روان شناختی یعنی مکاتب روانکاوی ،رفتاری وجودی درمورد علل اضطراب نظریاتی پرداخته اند ، هریک از این نظریه ها هم از جهت نظری مفید است هم ازجهت عملی، و برای درمان بیماران مبتلا به اختلالات اضطرابی.
نظریه روانکاوانه: فروید درابتدا معتقد بود که اضطراب در ساخت فیزیولوژیک زیست مایه(لیبدو) ریشه دارد اما بعدها در تعریف مجدد اضطراب آنرا هشداری حاکی از وجود خطری در ناخودآگاه دانست.یعنی آنرا نتیجه تعارضی روانی بین خواسته های ناخود آگاهانه جنسی یا پرخاشگرانه و تهدیدهای مرتبط با آنها در فرامن (سوپرالگو) یا جهان خارج تلقی کرد،ایگو در پاسخ به این هشدار،مکانیسم های دفاعی خودرا بسیج می کند تا از ورود افکار واحساسات نامقبول به خودآگاه پیشگیری کند.
فروید در مقاله معروفش مهارها، علایم و اضطراب گفته بود اضطراب است که موجب واپس زنی می شوددرحالیکه پیش ترمعتقدبودکه برعکس،واپس زنی است که موجب اضطراب می شود.
امروز نیز بسیاری ازعصب زیست شناسان تعداد زیادی از افکار و نظریات اصلی فروید را پیگیری و اثبات می کنند بعنوان مثال می توان ازنقش آمیگدال نام برد که بدون دخالت حافظه خودآگاه در ایجاد واکنش های اضطراب تاکید می کند.
یکی از عواقب نامیمون اختلال نه هشدار داشتن اضطراب آن است که احتمال دارد منابع زیر بنایی آن نادیده انگاشته شود.
ازمنظر روان پویشی ، هدف ازدرمان الزاما نه حذف کامل اضطراب که افزایش تحمل فرد در برابرآن است که یعنی هدف آن است که ظرفیت فرد برای تجربه اضطراب بیشترشود.
– بتواند از آن دریافتن تعارض زیربنایی ایجاد کنند اضطراب سود جوید. اضطراب واکنشی به موقعیت های گوناگونی است که درچرخه زندگی پیش می آید.گرچه داروها ممکن است علایم را تخفیف دهند،امابرروی موقعیت زندگی یا همبسته های درونی آن که اضطراب ایجادکرده اند تاثیری ندارد.
-نظریات رواندرمانی : طبق نظریه های یادگیری یا رفتاری اضطراب پاسخی شرطی به یک محرک محیطی ممکن است . درمدل شرطی سازی کلاسیک دختری که توسط پدر بد رفتاربزرگ شده است به محض دیدن وی ممکن است دچار اضطراب شود. این دختر از طریق تعمیم ممکن است نسبت به همه مردها بی اعتماد شود.
درمدل یادگیری اجتماعی کودک ممکن است با تقلید اضطراب موجود در محیط (مانند والدین مضطرب) پاسخ اضطرابی بروزدهد.