عزت نفس (خودپذیری نامشروط)
خودپذیری نامشروط
.معنای عدم خودپذیری این است که چون تمام کارها را «بد» انجام می¬دهید، خودتان و وجودتان را سرزنش کنید و به باد انتقاد بگیرید.
خودپذیری مشروط تقریباً در سطح جهان گسترش یافته است و مفهومش این است که وقتی حق دارید خودتان را بپذیرید که خوب عمل کنید و مورد تأیید دیگران قرار بگیرید. در خودپذیری مشروط اگر بد عمل کنید، خودتان و کل شخصیت ¬تان را سرزنش خواهید کرد. البته خودپذیری مشروط جنبه صیانت نفس دارد- و احتمالاً به همین دلیل نیز جزء ذات بشر شده است- چون شما را وا می¬دارد عملکرد رضایت¬ بخشی داشته باشید و با دیگران کنار بیایید. خودپذیری مشروط گاهی شما را به پیشرفت¬های چشمگیری می¬رساند و باعث می¬شود از پیشرفت خود لذت ببرید. خودپذیری مشروط، متضمن ارزیابی خودتان، وجودتان و عملکردتان است، که اشکالات فراوانی دارد و باعث می¬شود در بسیاری از موارد خودتان را تحقیر کنید، بترسانید و افسرده کنید. وقتی بد عمل کرده¬اید و یا فکر می¬کنید دیگران دیده¬اند که بد عمل کرده¬اید، کل وجودتان را دست¬ کم می¬گیرید و احساس بی¬ارزش بودن می¬کنید. چون شما مثل دیگران آدم جایزالخطایی هستید و غالباً اشتباه می¬کنید و در بسیاری از موارد عملکرد ضعیفی دارید، خودپذیری مشروط¬تان معمولاً به تحقیر و سرزنش کردن خودتان منتهی می¬شود. وقتی بد عمل می¬کنید از خودتان متنفر می¬شوید، وقت هم خوب عمل می¬کنید از این می¬ترسید که مبادا فردا خراب کنید و در نتیجه خودتان را نگران و افسرده می¬کنید. پس خودپذیری مشروط همیشه مؤثر نیست.
ولی خودپذیری نامشروط خیلی مؤثر است. در خودپذیری نامشروط، صرف¬ نظر از عملکردتان- چه خوب و چه بد، چه با تأیید دیگران و چه بدون تأیید دیگران- خودتان را قبول دارید. البته در خودپذیری نامشروط نیز عملکردتان را ارزیابی می¬کنید و سعی می¬کنید بفهمید چطور می¬توانید با عملکردتان زندگی رضایت ¬بخشی داشته باشید و با دیگران کنار بیایید. حتی ممکن است برای عملکردتان معیارهای سطح بالایی داشته باشید همین¬طور برای جلب تأیید دیگران. ولی فقط این معیارها را ترجیح می¬دهید و از آنها باید مطلق نمی¬سازید. همچنین خودتان، وجودتان و شخصیت ¬تان را بر مبنای این معیارها نمی¬سنجید. شما در هر حال وجودتان را قبول دارید چون این را انتخاب کرده¬اید. در خودپذیری نامشروط اگرچه ممکن است از عملکردتان راضی یا ناراضی باشید ولی همیشه خودتان را قبول دارید حتی اگر از تفکر، احساس و عمل¬تان ناراضی باشید.
همانطور که گفتم اگر خودپذیری نامشروط را قاطعانه انتخاب کنید از آن پس دیگر خودتان را خیلی ناراحت نخواهید کرد. خودپذیری نامشروط به شما کمک می¬کند دیگران را به صورت نامشروط بپذیرید و با ناکامی¬ها کنار بیایید چون دیگر خودتان را تحقیر نمی¬کنید. همچنین تا حد زیادی شما را از تعمیم افراطی که نقش مهمی در ناراحتی ¬پذیری شما دارد باز می¬دارد. وقتی شما معتقدید «من همان عملکردم هستم» و به قول آلفرد کروزیبسکی از «هست هویتی» پیروی می-کنید، به تعمیم افراطی روآورده¬اید و تفکر غیرمنطقی و غیر واقع¬بینانه ای خواهید داشت. از همین رو، گرفتاری¬های فراوانی برای خودتان ایجاد می¬کنید.
فرض کنیم خودپذیری نامشروط خیلی مطلوب است و به شما کمک می¬کند احساس بهتری پیدا کنید و از لحاظ هیجانی بهتر شوید. حالا چطور می¬توانیم به آن برسیم؟